"درد.."

#نامه_ای_بدون_شماره

موی عزیزم..

برایت خواهم نوشت..

فراموش کرده بودم

که نوشتن برای تو

حالم را خوب میکند..

پریشانی ها را کنار مینهد..

مو

این روزها آنقدر محتاج در آغوش گریستنت هستم که گاهی فکر میکنم دیگر نفسی نیست تا توی سینه ام حبس کنم..

مو

تو هم نمیدانی..

هیچکس نمیداند....

حتی خودم نمیدانم

"چرا"

و تا کی..

و چه در انتظارم است.

مو

راسن تو

دارد بدترین روزهای زندگی اش را پشت سر میگذارد

اما هرچه میگذرد

روزهای وحشتناک تری از هم سبقت گرفته و از پشت یقه ام را میگیرند

شک بزرگی به اینبار میگذرد  دارم

ترس همه ی قلبم را گرفته

 که نخواهد گذشت!

مو

حالم خوب نیست

به زار زار گریستن محتاجم

اما

بغضی محکم توی گلویم جا خوش کرده

نمیترکد

حتی نمیمیرم

نمیکشدم

تنها

عذابم میدهد

تیشه در قلبم میکند

و چشمهایم

توی گردابی مغروقند!

مو

دوستت دارم...

دوستت دارم ...

  دوستت دارم ...

کاش میشکستم

میمردم

دردمندانه ادامه میدهم

دردمندانه مو...

لطفا یک لحظه بیا

بغلم کن

بگذار های های بگریم..

تنها تو

تنها تو 

مو..

دارم خفه میشوم

اما نمیشوم

و نیستی

این باره سنگین هستی را

چگونه تاب آورم!