🐳

#نامه_ی_پنجم

سلام مووووووو😍😍💜🙈

خوبیییی؟:))

مو امروز شنبه است نمیدانی چقدر حالم خوب است!14 اسفند 

این هفته روزهای خوبی در انتظارمان است..آن شب که فهمیدم یک هفته نیستی،بغض گلویم را گرفت و کمی بعد یکهو ترکید اما حالا میفهمم چه کیفی دارد بعد یک عالمه ندیدن ببینیمت😍

مو این روزها توی دلم برای سارا آرزوهای بنفش میکنم و بعد درست وسط رد شدن از یک خیابان شلوغ میگویم "آمین"

بالاخره فهمیدم که میشود بدون صدا کردن فرد یا نیرویی خاص،آرزوهایت را بگویی و به انتهایشان یک آمین بچسبانی..

وقتی چیزهایی را از دست میدهی که هرگز بدستشان نیاورده بودی،

میخواهم بهت بگویم هیچگاه نباید چیزهایی که حتی خودمان نمیدانیم از کجا آمده اند و ننشسته ایم درست حسابی بهشان فکر کنیم را همینطوری یکهو فرو کنیم توی سر یک موجود بیچاره!

یقیین فرو کردنی نیست..بعدها کار دستت میدهد..یقیین کشف شدنیست..تو باید خودت کشفش کنی..اصلا کشف کنی که اهل کشف کردن هستی یا نه؟

یقیین کشک نیست!

ولی باور کن 99% ادمها یک کشک توی وجودشان هست که تابحال بهش فکر نکرده اند و همینجوری مثل یک چیز ارثی دست به دست بهشان رسیده..

خنده دار نیست؟

حالا کی باید جواب دود شدن یک سری چیزهای مهم توی قلبم را بدهد؟

برای همین است که یک راه جدید پیدا کردم..بدون چنگ زدن به چیزی که گم شده هم میتوانم آرزوهای خوب برای کسی که دوستش دارم بکنم.

دیشب به ستاره ها نگاه کردم و گفتم " سارا تو انقدر خوبی که مطمعنم همه چی خوب پیش میره..تو اونقد خوبی که کاعنات ازت خجالت میکشن و مطمعنم این هفته همه چی خوب پیش میره..بخاطر خوب بودنت همه چی خوب پیش میره مطمعنم..باور کن اگه یه دلیل واسه همه زیبایی های دنیا وجود داشته باشه اون دلیل تویی!

بقیه اش همش کشکه!"

موافقی نه؟

من و تو خیلی راجع به این چیزها باهم موافقیم.گفتن ندارد که.

اصلا میخواهم کل این نامه از او حرف بزنم تا تو هم کلی کیف کنی.تابحال هیچکس را اینطوری دوست نداشته ام.او خیلی لعنتی ست!

البته تو هم همینطوری و من اخرش از اینهمه دوست داشتن شما دوتا حتما یک چیزی ام میشود شک نکن.

راستی!این پنجشنبه احتمالا تو،

من و سارا را برای ابد شوت کنی یکجایی که دست هیچکس بهمان نرسد اما ما تصمیم خودمان را گرفته ایم و آنقدر هیجان داریم که امیدوارم تا آن روز زنده بمانیم😁

یعنی شوت کردنت را به جان خریده ایم مو.

برای لحظه ای که توی چشمهایمان نگاه کنی و بگویی" دست از سرم بردارید!"😆😆😆

اما باید بهت بگویم که همه چی تقصیر هر سه تایمان است.تو زیادی خوبی سارا زیادی خوب است و من زیادی چسبناک!

من مثل یک چسب به شماها چسبیده ام و دیگر هیچ کاریم نمیشود کرد.

بقول مامان "بیچاره دوستات"

البته اگر یکهو بد شوی هم دیگر هیچ فایده ای ندارد.یکبار یک آهنگی گوش دادم که مضمونش همچین چیزی بود"اگه تو بد بشی معنای بدی واسم عوض میشه"

درست میگفت. تو بد شو ببین چجوری عاشق همه ی بدی ها میشوم!

واقعا عشق درد لاعلاجیست مو.

لاعلاج و بی نهایت زییا.

خواستم بگویم که هرکاری کنی من از دست رفته ام😅

مو یک کمی دیگر حرف بزنم؟:(

مثلا از خودم؟:(

این روزها خیلی احساس تنهایی میکنم.

نه آن تنهایی ای که بقیه میشناسند.

اگر سارا را بگذاریم کنار،

حس میکنم از همه دورم..حس میکنم شکسته ام مو..البته مهم نیست اما حس خوبی نیست..من سالهاست با دوری ساخته ام اما دیدن اینکه تو نزدیک بمانی و بقیه دور شوند سخت است، نیست؟

اینکه تو دوری را باور نداشته باشی اما با چشمهایت ببینی که شکاف تنهاییت عمیق و عمیق تر میشود و سایه ی تنهاییت بهت میخندد..

من تنها نیستم اما درونم یک چیزیست که زود میشکند و پژواکش همان حس تنهایی من است..

قلب شکسته و تنهای من!

میدانی مو من دوست ندارم کسی شخصیتم را رمزگشایی کند..بنظرم چیز جالبی نیست که بفهمی میتوانی تا چه حد یکهو ضعیف شوی..

چند وقت پیش توی یک کتابی که شخصیت ها را براساس مدلی به نام اناگرام شرح داده بود خواندم که در من لایه های عمیقی از غم پنهان است که خیلی وقتها یقه ام را میگیرد..

خواندم که دوستی با من مثل راه رفتن روی یخ میماند!

من یکهو شاد و بیکرانم یکهو غمگین و دلشکسته..

من زود میشکنم مو..

چرا آدمها فکر میکنند که من نمیفهمم..

خودت را ناراحت نکنی ها،

من حالم خوب است مو💜

از طرفی دلم میخواهد به فاطمه بگویم که چقدر دوستش دارم و لحظه ای نیست که روحم در کنارش نباشد..اما نمیتوانم این را درست حسابی بهش بگویم..کنکور!

بگذار اسمش را تکرار نکنم..

مو تو فاطمه را ندیده ای او واقعا نسخه ی بی همتایی از یک پروانه ی مینیاتوریست که دنیا دیگر همانندش را حتی نخواهد دید!

حال،این روزها روزهای زیاد جالبی نیست..من خودم را یادم هست اما او من نیست او فرافراترها از من است..او بیکران است و من دلم میخواهد تمام خرت و پرتهای سر راهش را پرت کنم کنار!

نهنگ را که نمیشود توی تنگ نگه داشت میشود؟

مو من تا وقتی که اینقدر بی ثبات و متغیر باشم که نمیتوانم 

به دردش بخورم..

مشکل این است که

او خیلی گنده است و

من در برابر او خیلی کوچک و بقول خودت پشه ام!

من اصلا به هیچ دردی نمیخورم:(

درحالیکه او جزء همان لیست اندک بهترینهاییست .که بهت گفته بودم:(

آنوقت من را میبینی؟:(من حتی اندازه ی یک شلغم هم برایش مفید نیستم:(

حس بدی ست مو:(

ادم از خودش بدش می آید:(

من به درد بقیه نمیخورم اما آنها همیشه کنارم هستند..:(

🐳🌿🌸💜

از طرف:دخترک بنفش دریاهایت..

95/12/14

13:23